مرکّب از: بی + لاد، بن و پی دیوار، بی بن و بنیاد، (از حاشیۀ دیوان ناصرخسرو) : بچشم سر یکی بنگر سحرگاه بر این دولاب بی دیوار و بی لاد، ناصرخسرو، و رجوع به لاد شود
مُرَکَّب اَز: بی + لاد، بن و پی دیوار، بی بن و بنیاد، (از حاشیۀ دیوان ناصرخسرو) : بچشم سر یکی بنگر سحرگاه بر این دولاب بی دیوار و بی لاد، ناصرخسرو، و رجوع به لاد شود
مرکّب از: بی + کلاه، سربرهنه. که کلاه بسر ندارد، معصوم. بری. - بی گنه آزار، مخفف بی گناه آزار: که ملک و دولت ضحاک بی گنه آزار نماند و تا بقیامت بر او بماند رقم. سعدی
مُرَکَّب اَز: بی + کلاه، سربرهنه. که کلاه بسر ندارد، معصوم. بری. - بی گنه آزار، مخفف بی گناه آزار: که ملک و دولت ضحاک بی گنه آزار نماند و تا بقیامت بر او بماند رقم. سعدی